انتقال قدرت از اروپا به آمریکا
کم و بیش ما از تاریخ ماسونها اطلاعاتی داریم. برخی از ما انها را توهم توطئه مینامند و برخی واقعیتی انکار ناپذیر ان را پیدا کردند. جالب این است ابتدا افراد شاید ماسونها و یهودیان را باور نکنند ولی افرادی در بین انها که بیشتر مطالعه میکنند به وجود چنین جریانی اعتراف میکنند و دلایلی هم دارند و به این باور نزدیکتر میشوند که یک جریان در حال تلاش برای حکومت به جهان است.
ابتدا گذر مختصری به بنی اسرائیل در دوران مدرنیته داریم و تاریخ انها را نگاه میکنیم.
در حدود قرن 14 دوران رنسانس در اروپا شروع میشود ( تاریخ بنی اسرائیل قبل از رنسانس در مقاله ای دیگر نوشته خواهد شد ) یهودیان که درون دربار بنی عباس نفوذ کرده بودند در کنار ایرانیان شیعه که به رهبری امامان شیعه تقیه کرده بودند و در کنار یهودیان وارد سیستم حکومتی بنی عباس شده بودند و نفوذ کرده بودند با هم به عنوان جبهه حق و باطل به جنگ بلند شده بودند. درواقع یک جنگ سیاسی اطلاعاتی امنیتی سری بین تشیع و یهودیت در نفوذ به بنی عباس شکل گرفته بود که با مروری بر تاریخ امام باقر تا امام رضا سیستم تقیه و سازمان مخفی شیعیان قابل برسی است.
در نهایت یهودیان با نفوذ به سیستم مخفی امامان شیعه، راه و رسم سازمان مخفی بودن را از امامان شیعه یاد میگیرند و جریان ماسونی را شکل میدهند. البته یهودیان خودشان مخفی بودن را خوب بلد بودند ولی آنطور که از امام باقر تا امام رضا شیعیان مخفیانه وارد حکومت شدند یهودیان را بسیار متجب کرد تا تلاش کنند بدانند راه و رسم این مخفی بودن چیست.
در نهایت این سیستم را یهودیان یاد میگیرند و جریان مخفی ماسونی شکل میگیرد ( تاریخ فراموشخانه و فراماسونری در ایران - اسمائیل راوین - جلد 1 ) بعد از دوه 250 ساله امامان شیعه بعد از 900 سال حکومت اعراب به ایران اولین حکومت ایرانی ان هم با ایدئولوژی شیعه به نام صفویان به حکومت میرسد.
هم زمان در اروپا یهودیان در کنعان ( فلسطین امروزی ) در معبد های خود مشغول فعالیت هستند و سازمان ماسونی خود را در اروپا شکل میدهند. یعنی قسمتی از یهودیان در دربار بنی عباس و دیگر یهودیان در اروپا هستند که در سیستم های حکومتی به صورت مخفی نفوذ کردند و مقام و منصب دولتی گرفتند و تصمیم سازی میکنند آن هم برای منافع یهودیت و ماسونی.
در نهایت در دوران قرن 14 رنسانس شروع میشود . به دلیل این که ایتالیا کشور تجاری و بندری بوده یهودیان در انجا تجمع و تجارت میکنند. بانک دارند و صرافی دارند و صفته بازی میکنند. انها کشتی ها را بیمه میکنند و وام میدهند و به شدت در بازی با پول استعداد دارند. در نهایت با انقلاب هایی که شکل میگیرد ارام ارام مرکز قدرت خود را از کشور های اسلامی به اروپا منتقل میکنند. از طرفی به دلیل حمله چنگیز خان مغول از شرق به سمت غرب که تمام کشور های اسلامی را فتح و ویران میکند و علم و کتاب های ترجمه شده در نهضت ترجمه ( قرن 2 تا 4 هجری قمری ) به اروپا منتقل میشود یهودیان ماسونی تصمیم به انتقال قدرت از عباسیان به اروپا میکنند و با خارج کردن تفکر اسلامی از بارسلون اسپانیا و جنگ های صلیبی اسلام به خاورمیانه عقب رانده و کل اروپا را در اختیار میگیرند ( نقش یهودیان در جنگ های صلیبی و خروج اسلام ار اسپانیا تحقیق مخاطب را میطلبد )
با شروع رنسانس و انتقال قدرت ماسون ها به اروپا استعمار شکل میگیرد. با دسترسی اروپا به منابع علمی ( ریاضی - فیزیک - نجوم - طبایت و ... ) از کشور های اسلامی و نقشه های جغرافیایی استعمار کشور های اسیایی و افریقایی و شرق دور در دستور کار کشور های استعمارگری چون پرتقال - فرانسه- انگلیس - اسپانیا و ... قرار میگیرد که علم طلا و سرزمین های این کشور ها را به غارت ببرند.
از قرن 14 تا 18 شاهد کشور گشایی ها و استعمار اروپاییان در جهان هستیم و هم زمان علم با جهش بسیار زیاد در حال صنعتی کردن بشر میشود و دوران مدرن شروع میشود. دورانی که به جهان از دیدگاه انسانی ( اومانیسم - لذت گرایی - توجه به نفس اماره انسان ) شکل میگیرد و فلسفه اخلاقی و حکومتی بر این اساس چیده میشود. فیلسوفانی مثل نیچه روسو کانت هگل شوپنهاور - ماکیاویلی زاده ی چنین تفکری هستند ( مقاله ای دیگر در باب مدرنیته نوشته خواهد شد )
یهودیان ماسونی که رویای حکومت بر جهان را بر اساس اعتقادات ایدولوژیک خود در سر میپرورانند پروتکل های یهود را در سال 1897 در کنفرانس بال سوئیس برای خود تعریف میکنند که در 24 فصل نحوه ی حکومت به دنیا در ان شرح داده شده ( این پروتکل ها در همین وبلاگ نیز موجود است ) و توسط پلیس تزاری(حکومت قبل از شوروی و انقلاب لنین)این پروتکل ها لو میرود. در دوران قرن 17 که امریکا کامل در دست انگلیس قرار میگیرد یهودیان با نفوذ در دستگاه حکومتی تصمیم میگیرند قدرت را از اروپا به امریکا منتقل کنند زیرا مرکز ساخت قدرت حکومت به جهان از مرکزیت اسرائیل باید در کشوری میبود که وسیع و دور از استرس جنگ باشد. سرزمینی وسیع که بتواند از نظر کشاورزی مستقل باید و بتواند ابزار قدرت داشته باشد و چه سرزمینی بهتر از امریکا ؟
با این بینش آنها اروپا را باید خلع سلاح میکردند. زیرا اسیا و خاور میانه که حکومت هایی مثل قاجار و عثمانی و شوروی به بی ثباتی رسیده بودند و حالا باید اول اروپا که مهد قدرت ماسونها و استعمار شده بود ضعیف و خلع سلاح شود که در نهایت آن را ویرانه کردند. ( یهودیان هیچ ملیت و کشوری ندارند. انها هرجا که قدرت باشد کوچ میکنند )یهودیان با شکل دادن 2 جنگ جهانی خسارتی جبران ناپذیر به اروپا تحمیل کردند که در جنگ جهانی اول یک قسمت بزرگی از اروپا پاره پاره شد و در جنگ جهانی دوم به عنوان مرحله دوم اروپا تبدیل به ویرانه شد. انها با تحریک هیتلر او را وارد جنگ جهانی دوم کردند که صحبت های هیتلر در کتاب نبرد من گویای این مسئله است. البته خود هیتلر تباری یهودی دارد و در نقشه ی یهودیان بازی میکند . خود اگاه یا ناخواگاه اما هیتلر به احتمال زیاد عضو ماسونها بود زیرا بعد از جنگ جهانی دوم جسد او پیدا نشد و ادعا شد خودکشی کرده ولی در زمان ریاست جمهوری ترامپ برخی پرونده های اطلاعاتی عمومی شد که دیده شدن هیتلر در ارژانتین توسط یک خبرنگار و عکسی از او در پرونده گواه بر این احتمال است. زیرا یهودیان مهره های خود را نمیکشند بلکه انها را تبعید میکنند. جریان هلوکاست نیز با نیتی دور اندیشانه توسط یهودیان برای مظلوم نمایی و پایه گذاری برای به رسمیت شناختن اسرائیل در مراحل بعدی نیز اجرا شد.
در جنگ جهانی دوم با قدرت گرفتن المان نازی با رهبری هیتلر به اروپا مسلط شد و انگلیس با رهبری چرچیل رو به افول رفت. یهودیان صهیونیسم که رویای ساخت کشور اسرائیل و حکومت به جهان و ساخت سومین بار هیکل سلیمان و مقدمات ظهور منجی خود را در سر میپرواندند و با نظریات اومانیستی ماکیاویلی که ( هدف وسیله را توجیه میکند ) به هر قیمیتی دنیا را سکولاره کرده و کشته شدن انسان ها برای رسیدن به اهدافشان توجیه دارد میخواهند اسرائیل را تشکیل دهند. نئودور هرتزل با کتاب دولت یهود مقدمه ای برای شکل گیری پروتکل های یهود را به عنوان یک فکر در یهودیان صهیونیسم نهادینه میکند. با این حال انگلیس به عنوان ابرقدرت در ضعف قرار میگیرد و المان انها را در تنگنا قرار میدهد. یهودیان ماسونی که در امریکا ( در 33 ایالت امریکا که در انقلاب های امریکا بین خود تقسیم کرده بودند ) به چرچیل که ماسونی هم بود ( ماسونها عموما یهودی هستند ولی غیر یهودیانی را وارد خود میکنند و به انها مقام میدهند تا از انها برای اهداف خود استفاده کنند ) پیشنهاد میکنند که آمریکا را وارد جنگ جهانی دوم میکنند مشروط بر این که فلسطین را به یهودیان برای تشکل دولت اسرائیل بدهد ( انگلیس ها در دوران قبل فلسطین را از عثمانی ها گرفته بودند ) و چرچیل ناچارا قبول میکند اما شروطی میگذارد که مخاطب باید به تاریخ شکل گیری اسرائیل و نقش شخصیتی به نام بالفور به تحقیق بر اید چون در این مقاله گنجایش ان نیست.
بعد از این مراحل چرچیل قبول میکند و یهودیان ماسونی با شکل نظامیان انگلیسی و هواپیما های نقاشی شده به شکل ارتش انگلیس وارد جنگ جهانی دوم میشوند و مواضع المان نازی را بمباران میکنند. حالا که جنگ به اوج خود رسیده و هیتلر را سرمست از قدرت کرده بودند یهودیان با قدرت امریکایی خود از غرب و از طرفی چون هیتلر به شوروی هم چشم داشت یهودیان نفوذ کرده در دستگاه شوروی که از زمان لنین وارد دستگاه استالین شده بودند از شرق به المان نازی میتازند.
برای همین هیتلر در وصیت نامه خود کینه خود را از یهودیان نشان میدهد زیرا فریب وعده های انها را خورده بود و در نقشه ی انها بازی کرد و حالا باید از نقشه خارج شود. او شروعی برای نابودی قدرت اروپا شد تا یهودیان جنگی راه بیاندازند که اروپا ویران شود. در نهایت بعد از جنگ جهانی اروپا به ویرانه ای تبدیل شده که برای بازسازی نیاز به منابع مالی دارد. امریکا حالا به عنوان قدرتی بزرگ و با توجه به این که اروپاییان وارد امریکا شده اند و اروپا را ساختند با اروپاییان ارتباط دارند. طلا های کشور های اروپایی را میگیرند و به انها وام میدهند ان هم به دلار تا اروپاییان کشور های خود را بازسازی کنند. با این کار هم ویرانه های اروپا را به خود مقروض کردند و هم دلار را در معادلات جهانی بین المللی رایج کردند که در نهاین پشتوانه طلا را از دلار برمیدارند و دست اروپاییان را در حنا میگذارند و دلار به عنوان یک کاغذ پاره در معادلات اروپاییان و جهان باقی میماند و طلاها در امریکا و سوئیس بلوکه میشود که داستانی دراز دارد و علاقه مخاطب را میطلبد.
در این مرحله یهودیان ماسونی قدرت خود را از اروپا به امریکا منتقل میکنند و فقط تعداد محدودی از لژ های ماسونی را در اروپا باقی میگذارند که مدیریت ماسون های اروپا را در جلسات انجام دهند و در مرحله آخر با جنگ سرد قدرت را از یهودیان شرق اروپا میگیرند و شوروی ار هم میپاشد و خود قدرت مطلق بر جهان میگردند.
اروپای خلع سلاح شده و بدهکار که امنیت نظامی انها را نیز امریکا با پایگاه های نظامی که در کشور های اروپایی مستقر کرده تامین میکند. اروپاییان را از داشتن ارتش مستقل محروم و ناتو را به انها تحمیل میکند. خود ناتو استراتژی ادامه دار برای رویارویی با روس ها است که یهودیان مخالف صهیونیسم در آنجا مستقر شده اند.
با این حال انقلاب ایران تغییرات اساسی و چالش بزرگی برای یهودیان بود که در مقالات قبلی به آن اشاره شده.