دوران رنسانس جرقه و شروع حرکت مدرنیته در زندگی بشر است.فاصله بین پایان قرون وسطی تا شروع مدرنیته را میتوان رنسانس نامید.درواقع میتوان شروه رنسانس را سال 1340 تا 1347 ( تاسیس جمهوری بورژوابیی مدرن در رم ) میلادی و پایان رنسانس را سال 1517 میلادی در نظر گرفت که دورای با تحولات سریع و قابل توجه در زندگی انسان غربی (اروپایی) بود.
معنی نام رنساس بیربط به اتفاقات درونی آن نیست.بشر در این دوران تمامی سبک زندگی فرهنگ اقتصاد علم اجتماع ، نوع نگاه به مذهب خداوند و نوع نگاه به دنیا حتی نوع سیاست جدیدی را برای خود تغییر میدهد و انسان غربی آن را به تمام دنیا تحمیل میکند.حتی تحمیل کردن این موارد به این شدن و سرعت در بشر نوع جدیدی پیدا کرد.تحمیل کردن و استعمار به روزرسانی شد. رنسانس در لغت به معنی " نوزایی" و " تولد دوباره است " بشر از حالت قرون وسطی یی خود در غرب به یک بشر مدرن تبدیل شد که در اینده این " مدرن " نیز خود را به ما معنی خواهد کرد.درواقع رنسانی اولین صورت ظهور اومانیسم در تمدن(سیاست فرهنگ هنر و ... ) بشری به سمت مدرنیته است که البته خود اومانیسم ( انسان خدایی – توجه به نفس اماره و بی توجهی به خدا ) ریشه در تفکران عرفان کابالا یهود دارد که مورد برسی قرار خواهد گرفت.