در کتاب دو قرن سکوت میخوانیم :
- نبرد در روشنی
نبردی که ایرانیان در طی این دو قرن با مهاجمان عرب کردند همه در تاریکی خشم و تعصب نبود. در روشنی دانش و خرد نیز این نبرد دوام داشت و بازار مشاجرات و گفت و گو های دینی و فلسفی گرم بود. بسیاری از ایرانیان از همان آغاز کار دین مسلمانی را با شور و شوق پذیره شدند. دین تازه ای را که عربان آورده بودند از آیین دیرین نیکان خویش برتر می یافتند و ثنویت مبهم و تاریک زرتشتی را در برابر توحید محض و بیشائبه اسلام ،شرک و کفر می شناختند.آن شور حماسی نیز که در طبایع تند و سرکش است و آنان را وا می دارد که هر چه را پاک و نیک و درست است ایرانی به شمارند و هرچه را زشت و پلید و نادرست است غیر ایرانی بدانند، در دلهای آنها نبود.از این رو آیین مسلمانی را دینی پاک و آسان و درست یافتند و با شوق و مهر بدان گرویدند. با این همه در عین آنکه دین اعراب را پذیرفتند، آنان را تحت نفوذ و تأثیر فرهنگ و تربیت خود فرو گرفتند و به تمدن و فرهنگ خویش بر آورده اند. اما ایرانیان همه از اینگونه نبودند. بعضی دیگر،..