وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

همیشه انتقاد و تخریب آسانتر از دفاع کردن است ،زیرا در دفاع نیازمند به اندیشیدن و تفکر هستیم .برخلاف انتقاد و یا تخریب که خیال و توهمات نقش اساسی در آن دارند .لذا عدد منتقدین افزون بر مدافعان است . ( مهدی فرش چی )
*
.** تمامی مطالب این وبلاگ تحلیل و تحقیق های خود نویسنده وبلاگ است و هیچ کپی برداری صورت نگرفته است - در حفظ حقوق نویسنده وبلاگ وجدان را در نظر داشته باش **
*
اینجا مطالبی برای اندیشیدن و فکر کردن هست.
.
درواقع این مطالب چکیده هزاران صفحه کتاب است که رو انها فکر و اندیشه شده و به تلخیص برای شما آماده شده.بخوان و باز تو روی انها اندیشه و فکر کن و بنشین پشت میز منتقدین برای جواب دادن.

شوک بزرگ به نظم نوین جهانی

دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۷:۵۴ ب.ظ

انقلاب ایران یک شک بزرگ به تمام دنیا بود.انقلابی که تمام فیلسسوفان سیاسی غرب و شرق و خبرنگاران و سیاسون جهان را شگفت زده کرد.انقلابی که بزرگترین انقلاب بشری نام گرفت که همگی معتقدند این اخرین انقلاب بشر خواهد بود.

انقلاب خمینی

بعد از جنگ جهانی دوم و شکست هیتلر سازمان ملل در آمریکا تشکیل شد.نظم جهانی جدید که حالا قدرت مخالف خود (المان) را حذف کرده بود در این تصمیم بود تا مجلسی مانند " وستفالی " در سطح بین المللی ایجاد کند تا در سطح جهان راهبری کند و کشور های عضو شامل امتیازات و حق و حقوقی باشند و از طرف بقیه کشور های عضو به رسمیت شمرده شده باشد تا هم بتواند با لابی خود اسرائیل را که با ان اهداف ارمانی و غیر انسانی خود بنا کرده شروعیت و رسمتی جهانی بخشد هم ابزار فشاری برای کنترل کشور های جهان در اساس تصمیمات خود باشد ( که در پروتکل های یهود کامل صبت شده و خواننده باید پروتکل ها را بخواند تا مفهوم را درک کند )

بعد از جنگ جهانی اول "فرانسه"(ماسونی) "انگلیس" (مهد رویش ماسون ها) آمریکا (کشور تازه تاسیس ماسون ها برای حکومت به جهان) و شوروی (حکومتی برخاسته و ازمایشگاهی برای تفکرات مارکسیسم یهودی و ابزاری خشن برای سرکوب ادولف هیتلر به رهبری استالین که همسر یهودی داشت) اقدام به تاسیس سازمان ملل در کشور امریکا که قرار است از طرف ماسون ها کدخدایی به دنیا کند تاسیس شد و کار خود را اغاز کرد و کار حکومت به جهان برای حکومت مطلق اینده اغاز و پی ریزی شد تا به مرور حکومت به کل دنیا همهگیر شود.

طبق سند پروتکل های یهود یکی از مهمترین اقدامات برای حکومت به جهان این است که دنیا را کاملا سکولاریزه کنند به این معنی که دین را کاملا از صحنه سیاست حذف کنند تا تعالیم دینی مزاحم انها نشود زیرا در طول قرون وسطی و تجربه ای که از اسلام داشتند متوجه شده بودند اهداف شوم انها در برابر قدرت دین در افکار مردم دنیا شکست میخورد و در سطح بالاتر نه تنها دین باید از سیاست محو شود بلکه باید از افکار مردم هم بیرون برود و جای ان را رسانه،فیلم،مشروبات الکلی،فساد و فحشا،ازادی های غیر انسانی جنسی مانند همجنس بازی و سکس با حیوانات به رسمیت شناخته شود و در لایه قوانین حقوق بشری نیز قرار گیرد ،مصرف موارد مخدر و حتی مجاز بودن انها در برخی کشور های دنیا مانند هلند و برخی الایت های آمریکا ، موسیقی و فساد های جنسی و ازاد بودن مواد مخدر و حتی فروش ازاد انها در برابر پلیس در زمان فیتبوال های بزرگ موسیقی و بسیاری دیگر باید جای دین را در فکر مردم دنیا پر کند که از بعد از جنگ جهانی دوم شاهد فراگیر شدن سریع ان در اکثر کشور های جهان هستیم طوری که برخی شهر ها و کشور ها به بهشت سکس، مواد مخدر، موسیقی و غیره شهرت یافتند. این برنامه ها برای قشر عادی بشری یا "گوییم" بود ( در مقاله قبل توضیح دادیم گوییم اصتلاحی است که یهودیان برای غیر یهودیان به کار میبرند به معنی پست تر و نجس تر از حیوان سگ و خوک - درواقع یهودیان بشریت را دو گونه میبینند : یهودیان و گوییمِ حیوان که برای بردگی به یهودیان از طرف خداوند یهود خلق شده) اما برنامه انها برای قشر های خاص بین مردم که فکر های بهتر بزرگتر و متفکر تری دارند و خواص هر جامعه حساب میشوند محو خدا با دلیل و استدلال بود. " الحاد " یا بیخدایی یا عامیانه " کفر " یا "کافر" . از دانشمندان بزرگی سواستفاده و از برخی دانشمندان استفاده کردند تا نظریاتی از نظر علمی دهند تا خداوند در بین این نظریات هیچ کاره باشد و اثری از وجود خدا دیده نشود. این نظریات بین خواص همهگیر شد طوری که در غرب (اروپا و امریکا) ملحد بودن کلاس و دسیپلین و مقام محصوب میشد و هر دانشمندی که با علم سر و کار دارد محال بود بی خدا نباشد چون در ذهن ها جوری نفوذ کرده بود که کسی که علم میداند میداند خدایی نیست. جو طوری بود که به گفته برخی دانشمندان هیچ عالم دانشمندی اگر هم خدا باور بود نمیتوانست ان را ابراز کند و سکوت میکرد و به مرور زمان با پیشرفت علم و بزرگ کردن برخی نظریات تو خالی نوعی فکر را جایگزین کردند.در دهه های اخریر برخی دانشمندان را در امریکا که مخالف با نظریه داروین بودند و فرگشت را کاملا رد میکردند از دانشگاه های شیکاگو و کالیفرنیا اخراج میشدند و در بایکت خبری حبس میشدند اوضاع به قدری وخیم شد که گروهی مستند ساز از این رویه اخراج دانشمندان در حال تدریس در دانشگاه ها مستند ساختند.

بعد از جنگ جهانی دوم روندی در دنیا به رهبری امریکا شکل میگیر که خیلی نا محصوص در حال بلعین استقلال کشور های عضو سازمان ملل است.کنترل زراد خانه ها با محدودیت برای کشور ها ، حقوق بشر ، محدود کردن سلاح در حد توان دفاغ و نه بیشتر و موارد دیگر . نکته جالبل اینجا است که المان بعد از جنگ جهانی به 4 قسمت تقسیم شد.نصف المان با دیواری متعلق به شوروی و نصف دیگر المان بین انگلیس فرانسه و امریکا تقسیم شد و با بیانیه ها و تعهد نامه ها و قرار داد ها ننگین تسلیحاتی المان به طور کامل خلع سلاح شد و به مرور زمان بودجه نظامی المان در حد بسیار ناچیز برای خودش و بقیه بودجه برای پایگاه های نظامی امریکا که در المان مستقر شده بود هزینه میشد که بین 13 تا 23 پایگاه نظامی اعلام شده است.این روند از طرف امریکا به مرور در کل جهان گسترش یافت.فرانسه،انگلیس،ایتالیا،روم،سوئد،سوئیس(مکز پول و طلای دنیا که در دست یهودی ها است) کشور های افریقایی، امریکای جنوبی،کانادا،پاکستان،هند،افغانستان،تاجیکستان،ترکمنستان،ایران،قزاقستان،ترکیه،چین،کره،ژاپن،استرالیا ،الایات متحده عربی از دبی تا عمان قطر عربستان سعودیو غره و بیشتر کشور های مهم و غیر مهم جهان همین روند را طی کردند یعنی بودجه های نظامی تمام کشور ها محدود حتی کمتر از توان برای دفاع و بقیه ی بودجه هر کشور خرج استقرار نیرو های امریکایی مستقر در پایگاه های نظامی در همان کشور میشود و امریکا به عنوان کدخدای جهان امنیت انها را تضمین میکند و در صورت نیاز نیرو برای انجام عملیات در هر منطقه از جهان نیرو های اطراف ان منطقه را فرا میخواند و حتی از تسلیحات همان کشور ها نیز میتواند استفاده کند و تمام این موارد را با قرار داد های قرص به انجام رسانده است و مهم تر از همه ابزار زور مانند لغو عضویت در صورت عدم تعهد و بستن این قرار داد ها از سازمان ملل - لغو کمک های بین المللی در شرایط بحرانی - لغو پیمان همکاری های صنعتی و اقتصادی و نظامی- لغو قرار داد های انتقال تکنولوژِ و علم و تبادلات دانشجویی - لغو یا کم و زیاد کردن میزان صادرات و واردات و گمرک ها و تبادلات تجاری - لغو سرمایهگزاری های خارجیبا بلوکه کردن پولهای موجود هر کشور در سوئیس - لغو و تحریم مبادلات بانک های بین المللی و بسیار فشار های دیگر.

به این شکل امریکا در جهان حاکم شد.

 سکولاریزه کشور های اروپایی با شروع رنساس کنار رفتن کلیسا از صحنه سیاست شروع شد.ناتوانی کلیسا و تحریفات دینی باعث شده بود کلیسا در سیاست ناتوان شود و جای ان را روشنفکران سکولار بگیرند و تفکرات و فلسفیات سیاسی خود را جایگزین نظام تحریف شده و فلج شده مسیحی بدهند که عموما یهودی یا یهودی نگر بودند و حتی مسیحیت را یهودیت صهیونیسم به نابودی و تحریف کشاند. فلسوفانی مانند روسو،شوپنهاور،راسل،نیچه،کارل مارکس،ماکیاویلی و غیره که جدا از بحث خدا باور بودن یا نبودن انها ، در اثار و نظریات فکری فلسفی و سیاسی انها هیچ اثری از الهیات و خداوند نیست و معنویات کاملا بی رنگ و یا حتی ضد معنویات دیده میشود.

جامعه بشری ارام ارام دین را به کناری میگذارد زیرا یهودیان که دین را فقط برای خود میخواهند و نه بشریت ، مسیحیت نیز انچنان تحریف شده که دیگر پاسخگوی نیاز های بشر مدرن نیست ، اسلام نیز در خاورمیانه در اثر جنگ های فراوان و استعمار استعمارگران شناخته نشده و به عنوان دینیقدیمی برای خاور میانه قدیمی است و هیچ شناخی انسان مدرن از ان نداشت و اتشی زیر خاکستر بود و استعمارگران به این منطقه حکومت میکردند و مواد خامی که در زمین های اروپا موجود نبود را از خاورمیانه میبردند بدون ان که بهای ان را به مردم خاورمیانه بدهند و از ان مواد در انقلاب صنعتی خود محصولاتی تولید میکردند و جدا از اروپا به خاورمیانه به عنوان یک بازار مصرف نیز ارسال میکردند تا بفروشند و برای فروش بیشتر و دزدی بیشتر از منابع خاورمیانه مردم این منطقه را عقب مانده نگه میداشتند تا پیشرفت نکنند و همواره نیازمند محصولات انلاب صنعتی اروپا باشند.قحطی 10 ساله ایران که منجر به کشته شدن 9 ملیون ایرانی در طی 10 سال شد یکی از نمونه های این ظلم و عقب نگه داشتن اروپایی ها بر مردم خاورمیانه است که اسناد ان را انگلستان هرگز منتشر نکرد ولی اعتراف کرد کار خودش بوده است.

بعد از جنگ جهانی دیگر در تفکرات غرب (اروپا و امریکا) معنویات جایی نداشت و کاملا یهودی ها توانسته بودند دنیا را سکولاریزه کنند و به بشریت بقبولانند که دین کارایی خود را از دست داده و ه درد گذشته میخورده و درواقع دیگر هیچ نظام سیاسی دینی در دنیا وجود نداشت و دین منحصر به رفتار شخصی شده بود.تفکرات مارکسیسم کمونیسم سوسیالیسم و غیره یکی پس از دیپری شکست خوردند و تنها یک نظام باقی مانده بود ... لیبرال دموکراسی (سرمایه داری و فرد محوری ) و تمام کشور های دنیا با مدیریت نظم جهانی امریکا به دوران ثبات نزدیک میشدند تا مرحله ی بعدی پروتکل های یهود به اجرا دراید.

در میانه اجرای پروتکل های یهود و سکولاریزه شدن دنیا در سال 1979 در زمانی که دین کاملا از صحنه سیاست حذف شده بود انقلاب ایران به رهبری یک روحانی دینی اقدام به قیام کرد ، پیروز شد و با شعار " حکومت اسلامی " دنیا را انگشت به دهان گذاشت ! در بین سکولاریزه شدن تمام دنیا و ناکارامدی و جو بیخدایی در دنیا ، انقلابی سیاسی به رهبری یک روحانی دینی سیاسی ، حکومتی دینی سیاسی ره مستقر کرد که تا 40 سال بعد هم با قدرت دوام اورد که هیچ، حتی پیشرفت های نظامی اقتصادی سیاسی هسته ای علمی پژوهشی ، ورزشی و غیره را کرد ...

و ین زنگ خطری برای یهودیان است،زیرا یک الگو به تمام مردم دنیا است، که دین هنوز کارایی دارد ! ان هم یک کارایی کاملا سیاسی .

نویسنده و تحلیلگر : #رند

انقلاب دینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی