وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

همیشه انتقاد و تخریب آسانتر از دفاع کردن است ،زیرا در دفاع نیازمند به اندیشیدن و تفکر هستیم .برخلاف انتقاد و یا تخریب که خیال و توهمات نقش اساسی در آن دارند .لذا عدد منتقدین افزون بر مدافعان است . ( مهدی فرش چی )
*
.** تمامی مطالب این وبلاگ تحلیل و تحقیق های خود نویسنده وبلاگ است و هیچ کپی برداری صورت نگرفته است - در حفظ حقوق نویسنده وبلاگ وجدان را در نظر داشته باش **
*
اینجا مطالبی برای اندیشیدن و فکر کردن هست.
.
درواقع این مطالب چکیده هزاران صفحه کتاب است که رو انها فکر و اندیشه شده و به تلخیص برای شما آماده شده.بخوان و باز تو روی انها اندیشه و فکر کن و بنشین پشت میز منتقدین برای جواب دادن.

01- ایتالیا - سرآغاز رنسانس

يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۲۱ ق.ظ

فلورانس - رنسانس ایتالیا

دوران رنسانس جرقه و شروع حرکت مدرنیته در زندگی بشر است.فاصله بین پایان قرون وسطی تا شروع مدرنیته را میتوان رنسانس نامید.درواقع میتوان شروه رنسانس را سال 1340 تا 1347 ( تاسیس جمهوری بورژوابیی مدرن در رم ) میلادی و پایان رنسانس را سال 1517 میلادی در نظر گرفت که دورای با تحولات سریع و قابل توجه در زندگی انسان غربی (اروپایی) بود.

معنی نام رنساس بیربط به اتفاقات درونی آن نیست.بشر در این دوران تمامی سبک زندگی فرهنگ اقتصاد علم اجتماع ، نوع نگاه به مذهب خداوند و نوع نگاه به دنیا حتی نوع سیاست جدیدی را برای خود تغییر میدهد و انسان غربی آن را به تمام دنیا تحمیل میکند.حتی تحمیل کردن این موارد به این شدن و سرعت در بشر نوع جدیدی پیدا کرد.تحمیل کردن و استعمار به روزرسانی شد. رنسانس در لغت به معنی " نوزایی" و " تولد دوباره است " بشر از حالت قرون وسطی یی خود در غرب به یک بشر مدرن تبدیل شد که در اینده این " مدرن " نیز خود را به ما معنی خواهد کرد.درواقع رنسانی اولین صورت ظهور اومانیسم در تمدن(سیاست فرهنگ هنر و ... ) بشری به سمت مدرنیته است که البته خود اومانیسم ( انسان خدایی – توجه به نفس اماره و بی توجهی به خدا ) ریشه در تفکران عرفان کابالا یهود دارد که مورد برسی قرار خواهد گرفت.

ایتالیا ( سراغاز رنسانس ) :

ایتالیا سراغاز دوران رنسانس است.کشوری که به صورت دولت یکپارچه اداره نمیشود و هر شهر برای خود دولتی مستقل دارد و برخی شهر ها نیز تحت حکومت پاپ اداره میشوند.در این دوران ( سالهای اغازین قرن 14 – بین 1300 تا 1350 میلادی ) بازرگانان ایتالیایی راه به قسطنطنیه باز میکنند (انقراض حکومت اسلامی در خاور میانه با حمله مغولها) و به شهر های انطاکیه ،بیروت ،صور, عکا و دیگر شهر های مرزی حکومت اسلامی با اروپا درسترسی پیدا میکنند و جناسی مانند ابریشم ادویه جات کافور مشک مروارید و عاج خریداری میکردند که ار کشور هایی مانند ایران چین و هند بازرگانان انها میاوردند.بازرگانان ایتالیایی بازار خوبی از انها در اروپا ساخته بودند و اشراف و پادشاهان بهای خوبی برای انها پرداخت میکردند و به این صورت سرمایه داری تجاری سکولار-اومانیستی شکل گرفت.

البته این تجارت تجارت مشروع و سالمی نمبود و تجارتی مبتنی بر زور و ظلم بود.اروپایین قرن 14 با اتکا به سلاح باروت تجارتی استعماری را اغاز کرده بودند که حالت برد برد برای طرف شرقی نداشت و با اختراع توپ و تفک حالت زور پیدا کرده بود.این اتفاق کم کم به ظهور تجارت نا مشروع و پیدایش سرمایه داری مدرن انجامید که با سلاح زور به تسخیر و استعمار دولت های شرقی میپرداختند و منابع انها را غارت میکردند و مردم بومی انها برده نیز تجارت میشد که سراغاز استعمار به شمار میاید.این سرمایه داران عموما در شهر های بندری ایتالیا پدیدار شدند زیرا کالا ها از کشور های دور از راه دریا وارد اروپا میشد و ونیز مرکز ظهور سرمایهداران مدرن شد.

ونیز شاید ادعا کند که محل تولد و گهواره نظام سرمایه داری مدرن است در اواخر قرون وسطی تجارت ونیزی نوعی فعالیت تجاری، تاسیسات اقتصادی و طرز فکر نسبت به زندگی اقتصادی را پرورش دادند که شاخص سرمایه داری اروپایی در قرن بعد از سال 1500 میلادی بود.ونیز هرگز در سیستم فئودالی(ارباب رعبتی) قرون وسطی اروپا ذوب نشد.به طوری یک نویسنده میگوید : هرگز اثری از طبقه در ساختار اجتماعی ان وجود نداشت.در قرون 14 و 15 شرق دریای مدینترانه مرکز ثقل تجارت راه جنوب اروپا بود و ونیز قرن ها با ان داد و ستد داشت. ( دوران رنسانس-شهریار زرشناس ص 25)

برخی شهر های دیگر ایتالیا نزیر ونیز، جنووا و فلورانس مهد و کانون ظهور سرمایه داری مدرن ( سرمایه داری اومانیستی با سلاح و استعمار) بازرگانان بانکداران و رباخواران و بعضی صنعتگران بوده اند.ایتالیا را باید کانون اصلی ظهور رنسانس دانست و تاریخ رنسانس را "باید" از ایتالیا ریشه یابی و شروع کرد.ویل دورانت نیز در کتاب رنسانس (انتشاران انقلاب اسلامی-مترجم: تقیزاده و صارمی ص 54) میگوید : در ایتالیا همه راه ها به رنسانس منتهی میشد.

" کارن اسمن " درباره دامنه تجارت ایتالیا و سیطره آن و نیز پیدایش باکداری و بانکداران و سرمایه داران مدرنیست صاحب سرمایه بانکی در دوران اغازین رنسانس و صدر تاریخ غرب مدرن میگوید : < تجارتِ در حال کسترش نیاز فزاینده ای را به روش های نوآورانه باکداری و کسب و کار به وجود آورد.ایتالیایی ها به منظور تامین بودجه سفر های پرهزینه به نقاط دوردست نظام های اعتباری را توسعه دادند که به بازرگانان اجازه میداد برای تامین بودجه فعالیت های تجاری خود پول قرض کنند، وام بدهند(ربا خواری)، یا به سرمایهگذاری مشترک بگردازند.انها همچنین نظامی را پدید آوردند که به تجارت اجازه میداد کشتی ها و بارهایشان را در برابر از بین رفتن یا خسارت دیدن بیمه کنند.>

ایتالیایی ها تا سال 1300 بر تجارت لندن تا قسطنطنیه تسلط پیدا کردند و در شهر های بندی شامل بلژیک پاریس و لندن مراکز بانکی تاسیس کردند. این بانک ها بوئجه فعالیت های تجاری را تامین میکردند از درامد این بودجه ها به پاپهای رم و پادشاهان اروپایی وام میدادند ( انها را مقروض میکردند و ربا خواری انجام میدادند و سود بسیاری میبردند و به این صورت انها را تحت کنترل خود در میآوردند و خاسته های خود را با انها برطرف میکردند) بهره ای که از این وام ها به بانکها میرسید به دولت های شهر های ایتالیا تزریق میشد و بر ثروت انها می افزود.توانایی بانکداران قدرتمند ایتالیایی در تامین بودجه هر چیز ، از سفر های اکتشافی تا جنگ های استعماری و بین دولت های اروپایی آنها را به بازیگران عمده در عرصه سیاست اروپای شمالی تبدیل کرد. ( رد پای یهودیان در این دوره و در باتنک های ایتالیا به شدت دیده میشود که خواننده ی این کتاب اگر پروتکلهای یهود را خوانده باشد کاملا متوجه این موضوع میشود-در فصلهای بعدی به نقش یهودیان در بانک های ایتالیا خواهیم پرداخت)

ار انجا که خود ایتالیایی ها ( غیر یهودیان ایتالیا) مایل بودند شراکت تجاری را بین خودشان محدود کنند و طبقات دیگر را در سود خود سهیم نکنند خاندان ثروتمند بانکدار ( یهودیان؟) در این زمان پدیدار شدند که با تامین بودجه های سفر های تجاری به صورت وام یا سرمایه گزاری ضرورتا در تجارت ایتالیایی ها سهیم بودند.این خاندان یهودی (بادری،پروزی،اکچائولی،ریکچیاردی) پیش شرطی برای اغاز دوران رنسانس بودند که خانواده های صاحب قدرت شده بودند و نیاز های انها خط سیر اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و اقتصادی را مشخص میکرد و بر اساس منافع خود انها را تعیین میکردند. این ثروتمندان(طبقه سرمایه دار مدرن نو ظهور) از طریق طرفند های سیاسی مبارزه اشکار با اشرافیت را شروع کردند و با ازدواج های مصلحتی قدرتشان بیشتر و بیشتر میشد.ازدواج های مصلحتی بین ثروتمندان قدیم و جدید یکی از راه های حل اخلافات بین این دو طبقه بود.این شکل از ازدواج ها بین ثروتمندان جدید با ثروتمندان فئودال در روستاها باعث ایجاد طبقه جدیدی از ثرتمندان شهری شد که به معیار قدرت نیز تبدیل شدند و توانستند کنترل امور سیاسی اجتماعی را در دست بگیرند و با تسلط اقتصادی خود عملا به نیروی پرنفوذ و تاثیر گزار تبدیل شدند.

در این میان طبقه ثرتمند دیگری به جز سرمایه داران تجارت و بانکداران و تاجر ها تشکیل شد.گروهی از سرمایه داران ایتالیایی رنسانس که صغاحبان صنایع بودند و کارگاه هایی به نام "مانوفاکتور" تشکیل داده بودند.انها صنتی مانند انقلاب صنعتی تولید نمیکردند و اصلا قابل مقایه با ان نیست اما تولیداتی داشتند که با استثمار کارگران و پرداخت روزمزدی میچرخید و هم در حق کارگر اجحاف میشد و هم به مشتری که خریدار کالا بود.

این نوع شکل گیری بشر که مطیع نفس اماره خویش شده بود انسان را به سطح حیوان اقتصادی-جنسی تبدیل کرد که در اویل نوع اقتصادی بیشتر به نوع جنسی ان میچربید و بعد ها تا به امروز نوع جنسی ان پررنگ شد ولی در راستای رسیدن به منافع اقتصادی و پول به خدای انسان تبدیل شد طوری که شاعران دوران قرون وسطی نیز پول را بهترین خویشاوند خود میدانستند و شعر ها و اثار ادبی دوران رنسانس به پول ارتباط پیدا میکرد.شاعر ایتالیایی قرن 13 اینچنین در مورد پول شعر مینویسد :

هر موعظه ای که میخواهی بکن

فلورین(سکه طلا) بهترین خویشاوند است.

برادر خونی و عموزاده واقعی

پدر مادر پسر و دختر نیز

هیچکس از داشتن چنین خویشاوندی پشیمان نمیشود.

فرانسوی ها و ایتالیایی ها در برابرش کرنش میکنند

اشراف زاده ها و شوالیه ها و تحصیل کردگان نیز

فلورین(سکه طلا-پول)چشمت را رون میکند و به تئ گرمی میبخشد.

و به تمام ارزوهایت جامه عمل میپوشاند

و تمام امکانات گسترده دنیا را در اختیارت میگذارد.

میبینیم که هیچ نامی از خدا در تفکر شاعران ان دوران دیده نمیشود.همین شاعرانی که الگو هایی برای مردم هستند و خط فکری را مشخص میکنند.محوریت انسان خدایی یا اومانیسم انچنان خود را بروز داده که بشر مدرن پول را خدای خود برای برطرف کردن نیاز های خود میبیند و خداوند را و سراغاز حرص و طمع و زیاده خواهی و کشتار و جنایت های بشر برای به دست اوردن پول تا به امروز از دوران اومانیسم اغاز شد...

در ایتالیای قرن چهارده با ظهور دولت های عصر مدرن (ظهور سرمایه داران با نفوذ در قدرت و بانکدارانی که با وام به پادشاهان و پاپ قدرت سیاسی اجتماعی نیز پیدا کردند) سیاست مدرن نیز اغاز میشود.تاریخ رنسانس در ایتالیا کم کم رو به چند دستگی و اختلاف شدید بین شهر هایی که دولت های جدا داشتند میانجامد طوری که بین پاپ و پادشاه فرانسه ( که باکدار ها به انها وام میدادند) اختلافات شدید رخ داد که به تسلط پادشاه به پاپ انجامید.

رژیم های سیاسی شهر های ایتالیا به صورت جمهوری یا پادشاهی اداره میشدند که در این دوران به سکولار-اومناسیم تغییر سیاست میدادند.خودخواهی افسار گسیخته حکم فرما میشد و هر حقی محکوم میگردید و ادب و فرهنگ سالم در نطفه خفه میشد.فردریک دوم دولت استبدادی را مستقر کرده بود.او در سال 1231 به بعد تمام تلاش خود را کرد تا دولت شهر ها(دولت های ملوک الطوایفی-فئودالی) را نابود کند و نظام یکپارچه پادشاهی خود را تاسیس کند و مردم را به توده های بی سلاح و بی اراده برای مالیات دهی تبدیل سازد.از فردریک به بعد روز به روز حکومت ها ستبد تر میشدند طوری که حتی فرماندهان و سربازان نظامی در فکر ایجاد یک منطقه حکومتی برای خود و حتی پادشاهی بودند ان هم در قبال دریافت جایزه استبداد طبیعی و شرارت و تبهکاری.جباران کوچک برای این که پشتوانه ای برای دولت خود به وجود اورند در خدمت دولت های بزرگ در میامدند و ف5رمانده سربازان مزدور ان دولت ها میشوند و از این طریق مقداری پول و مصونیت مجزات برای جنایات خود به چنگ میآوردند و حتی گاهی قلمرو خویش را توسعه میدهند. ( این کار را ماسونها در قالب انگلیس و امریکا در ایران در دوران پهلوی پیاده سازی کردند زیرا انها فکر میکردند ایران تا انتهای قاجار مشابه قرون وسطی است و باید در یک دوران رنسانس به مدرنیته ورود پیدا کند برای همین دو پادشاه پهلوی را به عنوان سرباز خود به قدرت رساندند و در تبدیل شدن ایران قرون وسطیی به مدرنیته از کشف حجاب تا راه اهن تا کاباره ها شراب فروشی ها و در نهایت انقلاب سفید محمد رضا شاه ان را بسط دادند و در مقابل جنایات ان رژیم و مفاسد اخلاقی اقتصادی و حقوق بشری انها(خاندان پهلوی) را نادیده میگرفتند) از دینداری و پرهیزگاری که برای خاندان های شهریاری ( پادشاهی) مشروع باختر باختر زمین (سرزمین های غرب-اروپا) سودمند میافتاد خبری نیست.درواقع اومانیسم-سکولار در حال شیوع بین پادشاهان ایتالیایی اروپایی بود.

درواقع ایتالیا در دوران رنسانس عصره جولان شرارت و قدرت طلبی و فساد فراگیر اقتصادی و اخلاقی و شکل گیری صورت اولیه "استبداد بروکراتیک مدرن" و "سیاست نفسانیت مدار قدرت مندار سکولار-اومیانیستی" و عرصه کامروایی و خودنمایی و تاخت و تاز سیاست مداران مکار هوسباز خودخواه و نظامیان خشن شرور بوده است.در رنسانس از همان سر آغاز غرب مردن، ماهیت و جوهر نفسانیت مدار و ظالمانه سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع مدرن آغاز به عیان شدن نمود.( دوران رنسانس-شهریار زرشناس ص 34)

.

نویسنده : مهران جوانشیر مقدم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی