وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

همیشه انتقاد و تخریب آسانتر از دفاع کردن است ،زیرا در دفاع نیازمند به اندیشیدن و تفکر هستیم .برخلاف انتقاد و یا تخریب که خیال و توهمات نقش اساسی در آن دارند .لذا عدد منتقدین افزون بر مدافعان است . ( مهدی فرش چی )
*
.** تمامی مطالب این وبلاگ تحلیل و تحقیق های خود نویسنده وبلاگ است و هیچ کپی برداری صورت نگرفته است - در حفظ حقوق نویسنده وبلاگ وجدان را در نظر داشته باش **
*
اینجا مطالبی برای اندیشیدن و فکر کردن هست.
.
درواقع این مطالب چکیده هزاران صفحه کتاب است که رو انها فکر و اندیشه شده و به تلخیص برای شما آماده شده.بخوان و باز تو روی انها اندیشه و فکر کن و بنشین پشت میز منتقدین برای جواب دادن.

در دو فصل گذشته دیدیم در دوره ایران قبل از اسلام چه حکومت هایی بودند و چه ویژگی های فرهنگی و سیاسی داشتندوچه طور حکومت میکردند چه کسانی حکومت میگردند و چگونه یک به یک مننقرض میشدند و حکومت بعدی جای ان ها را میگرفت.

در ابتدا آریایی ها از شما اروپا وارد اسیا شدند و برخی از ان ها از 2 سمت واردایران شدند و به شش گروه در ایران تقسیم شدند.در بین این گروه ها ماد ها به حکومت رسیدند و اقوام دیگر را تحت حکومت خود دراوردند حتی جنگ هایی با همسایگان خود نیز ایجاد کردند ( قبلا تحت حکومت آشور بودند) و با اشوریان جنگیدند و در نهایت کورش در قبیله پارس از مادری یهودی ( خانواده مادر کورش یهودی بودند که همگی از خاندان پادشاهی ماد بودند-احتمال زیاد خانواده همسر پادشاه ماد یهودی بودند که دختر خود را به شاهزادگلان پارس ها عقد دراوردند که نتیجه ازدواج کورش بود) به دنیا آمد و پدر بزرگ خود را که پادشاه ماد بود سرنگون و خود جای او را گرفت و ساسله ی هخامنشیان را تاسیس کرد و ...

خود در صندلی شاهی نشست.او بعد از تاسیس ،ماد ها پارت ها و اشوری ها را تسلیم خود نمود اوضاع داخلی را به ثبات رسید و در دوران جوانی و تحاجم حکومت قرار گرفت و شروع به کشور گشایی کرد. سپس به مغرب شتافت و تمامی حکومت ها یکی پس از دیگر نابود میکرد و سعی میکرد با کمترین خرج و تلفات این فتوحات را انجام دهد.از هر حکومتی که پیروز میشد از مردم همان حکومت برای حمله به حکومت بعدی استفاده میکرد و اینگونه یک به یک حکومت ها را نابود کرد.سپس اهنگ شرق را زد تا به شرق بود و نتوحات انجام دهند که در جنگ زخمی و کشته میشود.

پادشاهی هخامنشیان یکی پس از دیگری رفلت تا به خشایار شاه رسید.دوران خشایار شاه به دوران شگوه هخامنشیان مثال زدنی است که در دوران او استر و مردخای یهودی با نقشه و نفوذی که پیدا کرده بودند وارد دربار خشایار شاه شدند و استر یهودی ملکه ایران شد و پس از چندی در کمتر از چند روز بیش از هفت هزار نفر ایرانی را به نشانه انتقام از هامان وزیر خشتیتر شاه کشتند که دستور این کشتار توسط خود خشایار شاه داده شد(در کتاب های بعدی مفصل در مورد یهودی ها صحبت خواهد شد و این واقعه باز میشود) که روز 13 فروردین در بین ایرانیان رسم شد که کسی که در خانه بماند کشته خواهد شد برای همین همه بیرون از خانه میرفتند. در هر حال هخامنشیان به داریوش سوم میرسند که فردی نالایق برای پادشاهی است و تمام حکومتش غرق در فساد و خوش گزرانی شاهانه و اشرافی کذشت نه خدمت به مردم و توسط اسکندر برای انتقام گرفتن از اتش زدن اتن توسط خشایار شاه به ایران حمله کرد و سلسله ی هخامنشیان را منقرض کر و تمام ایران را فتح کرد.

بعد از اسکندر حکومت های رومی توسط سرداران رومی در ایران برپا گردید و فرهنگ رومی وارد ایران شد.مخصوصا بنایی که شغل مخفی و سری بود و بنای فراماسونری در جهان میباشد که البته مراسم و مناسک ماسون ها ریشه در این شغل مخفی دارد که در کتاب های بعد توضیح داده میشود.بعد از این حکومت های رومی ایرانیان سلسله اشکانیان را تاسیس میکنند و دوران زنده شدن ایران به شمار میرود و بعد از ان دوران ساسانیان جایگزین ان میشود و روزگار انقراض حکومت های ایرانی از ساسانیان شروع میشود.ساسانیان در طول حکومت خود به پیشرفت های فرهنگی و اجتماعی و فتوحات کشوری خوبی رسیدند ولی هرچه به سوی اینده میرفتند کم کم درگیر فساد و اشرافی گری و حرص شاهان و شاهزادگان نزدیک میشدند.کم کم شاهان به مردم ظلم میکنند جامعه جامعه طبقاتی می شود طوری که هیچ کس نمیتواند وارد طبقه دیگری شود.میگویند در دوران انوشیروان یکی از شاهان ساسانی حکومت هزینه جنگ با روم را دچار کسری شد و کفش بر ای سربازان نداشت.یکی از مردم که کفاش بود پیشنهاد داد تمام کسری لشکر را تامین خواهد کرد و کفش ها را خواهد دوخت مشروط بر این که پسرش از طبقه کارگر به طبقه دبیران برود و درس بخواند ولی انوشیروان قبول نمیکند ! جامعه سخت طبقاتی شده بود و مردم کارگر مالیان فراوان هم به دولت و هم به دهقانان میدادند و از طرفی در جنگ ها به اجبار برده میشدند و به عنوان سپر دفاعی از ان ها استفاده میشد.فقر و فشار اقتصادی ناشی از جنگ های 20 تا 25 ساله حکومت ساسانی با روم مردم را به خشم اورده بود.از طرفی تحریف در دین زرتشت باعث به وجود امدن دستور های شرعی شده بود که مردم حتی از نظر دینی هم زده شده بودند.مردان برای پاک شدن گناهان باید دختران 15 ساله خود را به عقد موبدان زرتشتی در میاوردند.زنان مانند کالا و حیوان با ان ها برخورد میشد.مرد میتوانست حتی تا 300 زن اختیار کند و با هر زنی هم خوابه شود و این زن ها پس از فوت شوهر به پسران ان مرد به ارث میرسیدند.مانند کالا و از ان ها استفاده ابزاری تنها برای بچه دار شدن میشدوزن در دوران قاعدگی مراسم غسل با ادرار گاو داشت و خیلی موارد دیگر مانند هزینه های بسیار زیاد برای بخشش گناهان و توبه در ایین زرتشت که همگی نتیجه تحریف زرتشت بوده که از مسیر اصلی منحرف شده که با توجه به سابقه و رفتار یهودیان در طول تاریخ بشریت احتمال قوی این تحریفات از سیاست مداران یهودی برای منافع خود شکل گرفته که در کتاب های بعدی بیشتر صحبت خواهد شد امام انچه که مسلم است از زمان خشیار شاه به بعد یهودیان در ایران به مقامات بلند دولتی میرسیدند و ثروت و نفوذ بالایی داشتند.به این صورت مرم از حکومت خشم میگیرند و هر روز خزانه های حکومت ساسانی پر از طلا میشد ولی مردم فقیر.

اوضاع سیاسی حکومت ساسانیان به قدری اشفته شده است که همه شاهزادگان یکدیگر را میکشند و برای شاه شدن مبارزه میکنند.در طول چهار سال دوازده پادشاه به حکومت میرسند طوری که دیگر کسی نبود و دختر خسرو پرویز به شاهی رسید.مردم نیز این اوضاع را می دیدند و و فشار های اقتصادی و دیگر مشکلات از حکومت خود خشم به دل گرفتند زیرا میدند مالیات ها به حکومت میرسد جنگ ها سپر انسانی هستند ولی هیچ توجه به ان ها نمیشود خزانه ها پر از طلا و شاهان در حال کشتن یکدیگر.

اعراب در عربستان نیز پیامبر را در زیر خاک دیثدند و اسلام به جای مسیر درست پا در مسیری غلط از نظر سیاسی گذاشت و افرادی که باید دین را سالم اجرا میکردند گول وقام دنیا را خوردند.ساسانیان چون توسط خسرو پرویز رهبر یکی از اقوام عرب ساکن رود دجله، چون با ساسانیان متحد بودند دستگیر و بعد اعدام کردند این اعراب که جزو حکومت ساسانیان بودند قدرت اقوام خویش را در عربستان دیدند و برای انتقام دست یاری به سوی انان دراز کردند و ابوبکر به یاری ان ها شتافت و سپاهی به حکومت ساسانیان در رودذ دجله روانی داشت تا به وعده ی خویش نسبت به اقوام خویش عمل کند.پس از این فتح با شکست ساسانیان از اعراب و جدا شدن این منطقه از حکومتشان چون با روم همزمان میجنگیدند این شکست بسیار برایشان از نظر روحی سخت تمام شد.روم نیز روحیه گرفت و اعراب از شکست دادن حکومت ساسانی که در منطقه شهرتی عجیب داشت به ذوق آمده بودند.گروی از ایرانیان و اعراب با ابوبکر و عمر برای براندازی حکومت ساسانیان که به ان ها ظلم میکرد صحبت کردند و چون میدانستند ان ها زر و سیم را دوست دارند و برای اداره ی حکومت اسلامی به طلا و نقره نیاز داشتند از خزانه های خسرو پرویز که از مردم خودش به عنوان مالیات به نا حق جمع کرده بود صحبت میکردند و ان ها را ترغیب به حمله سراسری به ایران کردند.پس از فوت ابوبکر عمر اهنگ حمله ایران را زد و در زمان کمی توانست قسمت های بسیار زیادی از ایران را به راحتی فتح کند.چون حکومت ساسانیان ضعیف شده بود و حمایت مردم ایران را هم نداشت به سرعت عقبنشینی کرد و خزانه ها یکی پس از دیگری به اعراب میرسید و چون اعراب بعد از پیامبر از راه درست اسلام خارج شده بودند قوانین اسلامی را نادیده میگرفتند و حرص و طمع دنیا ان ها وا میداشت بیشتر تسخیر کنند و بجنگند.

ایران که در اوایل جنگ به ان ها کمک کیردند تا حکومت ساسانی که به ان ها ظلم میکرد نابود شود در این میان با دین اعراب هم اشنا شدند.اعراب برای تسخیر هر شهری طبق دستورات اسلام پیکی به شهر میفرستادند و او به ان ها میگفت یا تسلیم میشوید یا میجنگید ؟ اگر میجنگید سپاه اعراب پشت دروازه های شهر است و وارد جنگ میشود.اگر تسلیم میشوید میتوانید مسلمان شوید و دقیقا مانند یک مسلمان با شما رفتار خواهد شد و از حقوق اسلامی استفاده خواهی کرد.اگر به دین خود باقی خواهی ماند چون در قران مسیحیت یهودیت و زرتشت در امان هستند شما هم در امام خواهی بود ولی به دلیل این که زیر سایه حکومت اسلامی زندگی خواهی کرد مالیاتی بسیار ناچیز تر از مالیات حکومت ساسانیان به عنوام خراج اهل ذمه پرداخت میکنید و به راحتی در کتار مسلمانان در هر جای این حکومت زندگی میکنید و حکومت در مقابل وظیفهخ امنیت و حقوق شهروندی شما را به عهده میگیرد. این پیک بار ها و بار ها به ان شهر میرفت و اسلام ره به انان معرفی می نمود.مردم  هر شهر ایران وقتی دستورات و قوانین دین اسلام را میشندیند و با دین زرتشتی خود مقایسه میکردند اسلام را کامل تر و برتری بهتری در ان میدیند و برای همین اکثر انان مسلمان میشدند.برای مثال بیشتر زنان به این دین گرایش پیدا میکردند چون میدیدند زنان در اسلام کالا نیستند که به ارث برده شوند و شوهرانشان بیش از 4 زن حق ندارند بگیریند.دارای مهریه ای هستند که باید توسط مرد پرداخت شود و اگر به شوهرشان بگویند مهریهشان را میخواهند مرد باید به ان ها بدهد.زن به ازث برده نمیشود بلکه حتی از اموال پدر و همسر خود به او ارث تعلق میگیرد.در دوران قاعدگی هیچ غسل با ادرار گاو و 15 روز قرنطینه وجود ندارد و هیچ کس هیچ محدودیتی برای او نمیتواند قرار دهند تنها از نماز و روزه معاف میشود.برای تربیت فرزندان میتواند از شوهر هزینه بگیرد و حتی بهای شیری که به فرزندانش میدهد میتواند از مرد هزینه بپگیرد و اگر نخواهد شوهر موظف است برای او کنیز بگیرد.حتی اسلام برده داری را نمیشناسد و هر فردی را ازاد میداند و برده های حکومت سیاسانی به این قوانین جذب میشدند.کسانی که جز برگی کاری بلد نبودند در اسلام کنیز نامیده میشدند که تمانم حقوق یک انسان و مسلمان را دارد و هیچ وابستگی به فردی که از او حقوق میگیرد ندارد و بسیاری قوانین دیگر که زرتشتیان را به اسلام جذب میکرد.

ایرانیان اعراب را دیدند که در یک دست ان ها شمشیر و در دست دیگر ان ها گوهر تابناکی که روحشان با ان سیراب میشود به اسمم اسلام وجود دارد.برای همین با اعراب کنار میامدند و تسلیم ان ها میشدند و از این ستاره تابناک اسلام که در دست ان ها بود استفاده میکردند.اما کمی که گذشت(بعد از دو قرن)دیدند خود اعراب درست است که مسلمانند ولی انطور که باید به دستورات اسلام توجهی نمیکنند و برخی کشتار های سنگین به ایرانیان در جنگ تحمیل میکنند و کم کم ایرانیان در برخی مناطق حاضر به تسلیم شدن نبودند و در برابر اعراب ایستادگی میکردند و طلفات فراوانی هم میدادند که البته فقط در 3 جنگ تلفات بالا بوده برای فتح سه شهر و بقیه شهر ها خود تسلیم مسلمانان میشدند و طبق تبلیغات و رسولان دینی مسلمان به ایین اسلام رو میآوردند و یا به ایین خود بودند و جزیه میپرداختند و در کنار مسلمانان زندگی میکردند.(پس از دو قرن که بعد از شهادت حضرت علی بود معویه سر کار خلافت و حکومت اسلامی آمد و سلسله بنی امیه پایه گذاری شد که شروع به مالیات های فراوان و ظلم به مردم کرد که اعراب خودشان علیه این حکومت قیام کردند و با کمک ایرانیان مانند ابومسلم خراسانی به رهبری ابراهیم امام قیام و سلسله ی عباسیان را بنا نهادند که در نهایت عباسیان هم روش بنی امیه را پیش گرفت و هم زمان با این دو حکومت امامان شیعه مردم را برای مبارزه پرورش میدادند که این بحث بسیار وسیعی است در کتاب های بعد صحبت خواهد شد)

اما با این حال اعراب به ایران حکومت کردند و ایران را کامل در دست خود گرفتند و تا مصر و اروپا نیز پیش رفتند و مردم بقیه مناطق هم به همین طورت مسلمان میشدند و اسلام را قبول میکردند.وقتی به تاریخ نگاه میکنیم میبینیم این ستاره تابناک اسلام انقدر در روح ایرانیان و این مردم نفوذ کرد که هزار و چهارضد سال پا برجا ماند و محال است ایینی تحریف شده و غیر انسانی با ظهاری انسانی وارد تمدنی شود و بتواند بیش از چند سال دوام بیاورد  مردم ان را نگه دارند.کما این که میبینیم در دوره ساسانی زرتشت که به تریح گرایید چند سال نشد که از دل ایرانیان منقرض شد و اسلام جایگزین شد ولی اسلام بیش از هراز و چهار صد سال است در این تمد مانده.ایچ تمدنی و مردمی که این چنین فرهنگ و تمدنی دارد نمیتواند ایینی که دروغ باشد را نگه دارد.شعور فرهنگی او نمیگذارد.ولی چهارده قرف اسلام در دل بشریت مانده.

در طول تاریخ بشریت و در کل در طبیعت بشریت هیچ چیز با اجبار سازگاری ندارد و بعد از چندی به حالت اولیه باز میگردد اما میبینیم اسلام اگر به اجبار توسط اعراب به ایرانیان داده میشد باید بعد از نهایت صد سال زوال اسلام از ذهن مردم را می دیدیم ولی این موضوع 14 قرن به طول انجامیده.در طول این مدت ها غیر از اعراب افغان ها نیز به ایران حمله کردند و حکومت ایران را در دست گرفتند ولی می بینیم چون چیزی برای ارائه مانند اعراب که اسلام بود در دست نداشتند بیشتر از 5 سال نمیتوانند به ایران حکومت کنند.چنگیز خان مغول نیز به همین صورت بود او تمام ایران را در هم کوبید و از ایران ویرانه ساخت اما نه تنها نتوانست بیشتر از عمر خویش بر ایران حکومت کند بلکه سربازانش با ورود به ایران مسلمان میشدند و با ایرانیان ازدواج میکردند و در ایران میماندند با این که چنگیز خان مانند اعراب به حکومت ایرانیان کار نداشت و فقط به فکر خراج گرفتن از ایرانیان بود.چرا اینگونه شد ؟ این اسلام چه ستاره تابنده ای بود که اعراب با خود به ایران اوردند و نه تنها خود ایرانیان را وفادار به او شدند بلکه حکومت های دیگر جهان که وارد ایران میشدند نیز تحت تاثیر این ستاره تابنده قرار میگرفتند.بعد از چنگیز خان فرماندهان و پسران او بر ایران حکومت میکردند و ایران را به چهار قسمت تقسیم کردند اما باز هم اسلام نه تنها از قدرتش در دل انسان ها کم نمیشد بلکه روز به روز بیشتر میشد و تا امروز میبینیم نه تنها در ایران خشک نشد بلکه این ایدولوژی و تفکر اسلامی باعث انقلاب 1357(1980) شد و نظم قدرت جهانی شرق و غرب در شوروی و آمریکا را به هم ریخت و با حکومت های جهانی مخالفت کرد و حال میبینیم با همین ایدولوژی اسلامی به یک قدرت بزرگ در منطقه تبدیل شده که بیش از چهال سال است قدرت های دنیا در تلااشند ایران را زمین بزنند ولی نمیتوانند.همچنین میبینیم اسلام گسترش فوق العاده ای داشته حتی وارد امریکا شده و قشر های ستم دیده که سیاه پوستان باشند به شدت به ان گرایش دارند و حرکات انقلابی بزرگی ایجاد کردند حتی رهبر ان ها ملکولم ایکس با بیش از 50 ساچمه در سخنرانی ترور شد ! این تفکر اسلام در قلب امریکا دولتن مردان امریکایی را لرزاند زیرا ترسیدند ایرانی در قبل امریکا رخ دهد.حتی سفیدپوستان زیادی به اسلام گرایش دارند و درصد بیشتر مسلمان شدهگان در امریکا زنان هستند ! وقتی پای مصاحبه های این زنان مینشینی دیدگاه های فوق العاده ای از اسلام به ما مسلمان ها ارئه میدهند که خود ما هم نمیدانستیم.نه تنها در امریکا در اروپا انگلستان فرانسه ایتالیا روسیه حتی در شرق این کره خاکی در چین ژاپن اندولزی استرالیا ... آیا اسلام در این کشور ها به زور شمشیبر وارد شد ؟! هند یکی از کشور هایی است که مسلمانان زیادی در خود دارد ایا اعراب حتی به ان جا پا گذاشتند ؟ اندولزی چطور؟ژاپن؟آمریکا ؟ پس این تفکر به زور شمشیر مسلمان شدن ایرانیان از کجا ارائه شد ؟ آیا از ایران مترسند که قدرت بزرگ منطقه شده و دیده اند تنها راه فلج کردن ایران خارج کردن دین از فکر مردم آن است ؟ خشک کردن فرهنگ اسلامی و آشورایی ؟ اگر ایران از دین تهی شود نفوذ به ان به راحتی امکان پذیر است همانطور که امروزه میبینیم برخی سیاسیون ما تمایل به غرب دارند و تفکر لیبرالیسم را پیروی میکنند و فکر میکنند اگر به غرب اعتماد کنند و دست دوستی دراز کنند غرب به ان ها سلام میکند ولی در برخی مذاکرات بین المللی مانند برجام با این که حضرت ایت الله خامنه ای بار ها متذکر شدند که این مذاکرات فایده ای ندارد و طرف مقابل بد احدی میکند باز هم سیاسیون سکولار و لیبرال ما این تعهدات بین المللی را انجام دادند ولی هیچ جوابی از امریکاییان نگرفتند و تمام زحمات و پول های کشور برای انرژی هسته ای به باد رفت !

حال میرویم برای توضیح جنگ ایران و اعراب تا اوضاع سیاسی و اتفاقات را مرور کنیم.

 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی