وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

وبلاگ تحلیلی یوم الدین

تحلیل های سیاسی اجتماعی با مطالعات شخصی و پژوهشی(همراه با قلت عملایی)

همیشه انتقاد و تخریب آسانتر از دفاع کردن است ،زیرا در دفاع نیازمند به اندیشیدن و تفکر هستیم .برخلاف انتقاد و یا تخریب که خیال و توهمات نقش اساسی در آن دارند .لذا عدد منتقدین افزون بر مدافعان است . ( مهدی فرش چی )
*
.** تمامی مطالب این وبلاگ تحلیل و تحقیق های خود نویسنده وبلاگ است و هیچ کپی برداری صورت نگرفته است - در حفظ حقوق نویسنده وبلاگ وجدان را در نظر داشته باش **
*
اینجا مطالبی برای اندیشیدن و فکر کردن هست.
.
درواقع این مطالب چکیده هزاران صفحه کتاب است که رو انها فکر و اندیشه شده و به تلخیص برای شما آماده شده.بخوان و باز تو روی انها اندیشه و فکر کن و بنشین پشت میز منتقدین برای جواب دادن.

21-رد شبهه حضور حضرت علی در جنگ با ایران - بخش سوم

پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۳۹ ب.ظ

از دلایل رد شبههء حضور حسنین (ع) در ایران(طبرستان)

ما اصل این جریان را از کتاب تاریخ طبری نقل می کنیم تا شما خودتان قضاوت کنید:

گزارش طبری در این مورد این چنین است:

ذکر الخبر عنه عن غزو سعید بن العاص طبرستان‏

حدثنى عمر بن شبه، قال: حدثنى على بن محمد، عن على بن مجاهد، عن حنش بن مالک، قال: غزا سعید بن العاص من الکوفه سنه ثلاثین یرید خراسان، و معه حذیفة بن الیمان و ناس من اصحاب رسول الله ص، و معه الحسن و الحسین و عبد الله بن عباس و عبد الله ابن عمر و عبد الله بن عمرو بن العاص و عبد الله بن الزبیر، و خرج عبد الله ابن عامر من البصره یرید خراسان، فسبق سعیدا و نزل ابرشهر..( تاریخ‏الطبری،ج‏4،ص:269)

سخن از غزاى طبرستان بوسیله سعید بن عاص‏

حنش بن مالک گوید:....

.

 سعید بن عاص به سال سى ام از کوفه به منظور غزا آهنگ خراسان کرد حذیفة بن یمان و کسانى از یاران پیمبر خدا صلى الله علیه و سلم با وى بودند. حسن و حسین و عبد الله بن عباس و عبد الله بن عمرو عمرو بن عاص و عبد الله بن زبیر نیز با وى بودند. عبد الله بن عامر نیز به آهنگ خراسان از بصره در آمد و از سعید پیشى گرفت و در ابر شهر منزل کرد...).(تاریخ‏ طبری/ترجمه پاینده،ج‏5،ص:2116)

 

اکثر غرض ورزان به همین گزارش طبری استناد می جویند و مدعی همراهی حسنین (ع) با سعید بن عاص و حضور ایشان درایران می باشند.

باید عرض کرد طبری در چند سطر بعد به نقل از همین راویان در گزارشی دیگر اینچنین ذکر می کند:

( و حدثنى عمر بن شبه، قال: حدثنا على بن محمد، قال: أخبرنی على بن مجاهد، عن حنش بن مالک التغلبى، قال: غزا سعید سنه ثلاثین، فاتى جرجان و طبرستان، معه عبد الله بن العباس و عبد الله بن عمر و ابن الزبیر و عبد الله بن عمرو بن العاص، فحدثنی علج کان یخدمهم قال: کنت أتیتهم بالسفره، فإذا أکلوا أمرونی فنفضتها و علقتها، فإذا امسوا اعطونى باقیه قال: و هلک مع سعید بن العاص محمد بن الحکم ابن ابى عقیل الثقفى، جد یوسف بن عمر، فقال یوسف لقحذم: یا قحذم، ا تدرى این مات محمد بن الحکم؟ قال: نعم، استشهد مع سعید بن العاص بطبرستان، قال: لا، مات بها و هو مع سعید، ثم قفل سعید الى الکوفه) ‏( تاریخ‏الطبری،ج‏4،ص:270)

 

 

 حنش بن مالک تغلبى گوید: سعید به سال سی ام آهنگ غزا کرد و سوى گرگان و طبرستان رفت. عبد الله بن عباس و عبد الله بن عمرو بن زبیر و عبد الله بن عمرو بن عاص با وى بودند کافرى که خدمت آنها می‏کرده بود به من گفت: سفره را پیش آنها می‏بردم و چون می‏خوردند به من دستور میدادند که آنرا میتکاندم و میآویختم و چون شب می‏شد باقیمانده را به من می‏دادند. گوید: محمد بن حکم بن ابى عقیل ثقفى جد یوسف بن عمرو که همراه سعید بن عاص بود کشته شد و یوسف به قحدم گفت: «قحدم! میدانى محمد بن حکم کجا درگذشت گفت: آرى با سعید بن عاص در طبرستان به شهادت رسید گفت: نه، همراه سعید بود و آنجا درگذشت. آنگاه سعید به کوفه باز آمد(تاریخ‏ طبری/ترجمه پاینده،ج‏5،ص:2117)

-         همانگونه که مشاهده می فرمائید در گزارش دوم طبری از همان راوی و با همان سلسله ی اسناد خبری از همراهی حسنین( ع) با سعید بن عاص و حضور ایشان در ایران نیست!

 و این تناقضات را در آن دو گزارش میبینیم!!

-         خود اشاره به همراهان سعید در جنگ تبرستان دارد و در آن نام حسنین (ع) را می برد اما در روایتی دیگر و اتفاقا با همان سلسله سند نامی از حسنین(ع) در حضور در طبرستان نمی برد!!

-         و این همان چیزی است که فرضیه اضافه شدن نام امام حسن و امام حسین در شمار همراهان را بعدها و در زمانی معاصر خود نویسندگان-بلاذری و تبری- بیش از پیش تقویت میکند!!

همچنین دو نفر در این سند قرار دارند به نام های علی بن مجاهد(که یک کذاب است) و حنش بن مالک(که مجهوله و معلوم نیست کیه!)

نفر اول: علی بن مجاهد

توجه به نکات زیر در مورد ماهیت علی بن مجاهد را آشکار می‌سازد:

-عقیلی و ذهبی گفته اند: کذاب است

-احمد بن حنبل:ترکته ولم أرضه

احمد احادیث او (و خود او ) را ترک کرد و هرگز از او راضی نبوده و قبولش نداشت

-ابن حجر عسقلانی:قال فی التقریب : متروک

ابن حجر گفته: این شخص متروک هست

اب خراش:ضعیف فی الحدیث جدا

-یحیی بن معین:کان یضع الحدیث وکان صنف کتاب المغازی فکان یضع لکلامه إسنادا

حدیث جعل می کرد و کتاب مغازی (=جنگ ها) را تالیف نموده و برای کلامش سند جعل کرده است.

-و قال صالح بن محمد الحافظ : سمعت یحیى بن معین ، و سئل عن على بن مجاهد فقال : کان یضع الحدیث ، و کان صنف کتاب " المغازى " و کان یضع للکلام إسنادا .

-و قال أبو حاتم : سمعت محمد بن مهران یقول : قال یحیى ابن الضریس : على بن مجاهد کذاب(الجرح و التعدیل، تألیف ابوحاتم رازی)

«عمر بن شبّه» از علی بن محمد مدائنی از علی بن مجاهد از «حنش بن مالک»

 و «علی بن محمد مدائنی» با عنوان شخصی که «در نقل حدیث قوی نیست»، [۴] یاد شده.

نفر دوم: حنش بن مالک:

جهول است!

«حنش بن مالک» که خبر از او نقل شده، مجهول می‌باشد؛ چنان که «علی بن مجاهد» نیز با عنوان «جاعل حدیث و کذّاب»

منابع:

(استعلام از نرم افزار جوامع الکلم..  بهترین نرم افزار حدیثی و رجالی اهل تسنن) و (نرم افزار مکتبه الشامله)

(المزجی، تهذیب الکمال، ج 21، ص 118-119 ) (المکتبة الشاملة)

(تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی شافعی، دار الفکر، بیروت، ج ۷، ص ۳۳۰.)

(الکامل فی ضعفاء الرجال، جرجانی، دار الفکر، بیروت، ج ۵، ص ۲۱۳.)

http://www.sonnat.net

نکته جالب: در کدام تاریخ ثبت شده است که نیروها و سربازان ایران به دست آن دو امام کشته شده اند. تا ما درصدد احقاق حق آنها باشیم!

 

"قسمت پنجم" از دلایل رد شبههء حضور حسنین (ع) در ایران(طبرستان)

یکی از دانشمندان اهل سنت:

در هنگام فتوحاته شیخین ، "علی و فرزندانش" کجا بودن؟؟

__ دانشمند سنّى ساکن شهر رى (بطور احتمال موسوم به شهاب الدّین تواریخى شافعى) در کتاب خود بنام "بعض فضائح الرّوافض" که در سال 555 ه. ق تألیف‏ کرده می گوید:" و آنچه عمر کرد  ده یک  آن على کجا کرد؟!  آن همه زمین و بلاد گبرکان و ترسایان در دولت خلافت عمر برأى و تدبیر و سیاست او ستدند نه در [زمان‏] خلافت على.

 

( نقض‏ (نام دیگرکتاب :بعض مثالب النّواصب فى نقض بعض فضائح الرّوافض‏)_ عبد الجلیل قزوینى رازى‏،(م قرن ششم‏)_ناشر: انتشارات انجمن آثار ملى‏، چاپ: تهران‏، 1358 ش‏)

__ "فتح دیار گبرکان و دیار کافران در عهد عمر خطّاب بود".(نقض، ص: 149)

__ چنانکه عمر کرد با عجم و گبرکان، و بو بکر با اهل ردّه و رومیان، و عثمان و دگر غازیان(نقض، ص: 468)‏----

 و در این فتوح امیر المؤمنین على و فرزندانش کجا بودند؟؟ که یک ده نه در مشرق و نه در مغرب استدند و خود حاضر نبودند و یک علوى درین غزاها اوّل و آخر نبوده است‏.........

__ على بو طالب رضوان اللّه علیه از حرب جمل و صفّین و نهروان با هیچ غزاتى نپرداخت‏(نقض، ص: 153)

 

__ در شهرها با مال و ملک نشسته ‏اند و فرمان دهند و همه بسعادت ترکان حنفى و سنّى و برکات صلابت عمرى که این شهرها برأى سدید و هیبت مهیب او ستده‏ اند به سعى امیران غازى چو سعد وقّاص و خالد ولید و مثنّى حارثه و عکرمه و بو عبیده جرّاح و شرحبیل بن حسنه، و نعمان و سوید بن مقرّن که منبر برى نهاد، و بو موسى که خوزستان و اصفهان بستد، و عتّاب بن ورقاء و عاصم بن عدىّ و غیرهم‏ و زهرة بن حویه و عبد اللّه عامر که خراسان بستدند، که اگر براشمارند کردار هر یک و نام هریک کتابها باید و همه در کتب مغازى هست از حربهاى عراق و فتوح عجم در عهد بو بکر و عمر و عثمان و همه روزگار بنى امیه و بنى مروان و همه روزگار بنى عبّاس چه کرده ‏اند (نقض، ص: 148،147)

 

"قسمت ششم" از دلایل رد شبههء حضور حسنین (ع) در ایران(طبرستان)

#_ ابن تیمیه، و همچنین ذهبی گفته اند که حضرت علی علیه السلام بعد از وفات پیامبرصلی الله علیه و آله در هیچ جنگی با خلفا شرکت نکرد جز جنگ با عایشه و معاویه و طلحه و زبیر.پ

الف) ابن تیمیه -خدای وهابیون-می گوید:

وَجَمِیعِ الْحُرُوبِ الَّتِی حَضَرَهَا عَلِیٌّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ بَعْدَ وَفَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ثَلَاثَةُ حُرُوبٍ الْجَمَلُ وصفین وَحَرْبُ أَهْلِ النهروان . وَاَللَّهُ أَعْلَمُ

کل جنگ هایی که حضرت علی علیه السلام بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه و آله شرکت کرد،سه جنگ بود! جنگ جمل؛صفین و نهروان.

(مجموع فتاوی ابن تیمیه ج4 ص301)

ب) ذهبی هم بعد از رد کردن حرف شیعه که: شمشیر علی علیه السلام بود که اسلام را برپا داشت؛ می گوید:

وبعد الرسول لم یشهد حرب فارس ولا الروم ولا شیئا من تلک الملاحم المهوله

(حضرت علی علیه السلام)بعد از پیامبرص،نه درجنگ با ایران و نه در جنگ روم و نه در هیچ کدام از جنگ های هول برانگیز دیگر شرکت نکرد! (المنتقى من منهاج الاعتدال فی نقض کلام أهل الرفض والاعتزال أبو عبد الله محمد بن عثمان الذهبی سنة الولادة 673هـ/ سنة الوفاة 748هـ ج1ص540 و 541 )

 


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی